جدول جو
جدول جو

معنی درویش بچه - جستجوی لغت در جدول جو

درویش بچه
(دَرْ بَچْ چَ / چِ / بَ چَ/ چِ)
بچۀ درویش. شاگرد درویش: با درویش بچه ای مناظره درپیوسته. (گلستان سعدی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَرْ بَ گَ)
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاه. واقع در 4هزارگزی جنوب باختری کوزران و پانصدگزی جنوب راه فرعی سنجابی به گوران، با 130 تن سکنه. آب آن از چاه و راه آن مالرو است و در تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بَ چَ / چِ)
موی زیرلب. عنفقه. (دهار). چند موی زیر لب که یکجا انبوه باشند و آن را به عربی عنفقه خوانند. (آنندراج) (از منتهی الارب). موی پاره ای میان لب زیرین و زنخ. (یادداشت مؤلف) ، ریش کوچک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا